"سفر
به شرق" از آثار در خور تامل این نویسنده نامدار است که در قالب رمان
نوشته شده و حال و هوای عرفانی دنیای شرق را به خواننده ایرانی القاء می
کند و در واقع هسه در این کتاب میخواهد اثبات کند کشف حقیقت کار دل است نه
عقل
هسه در کتابش انجمنی را به تصویر میکشد که برای رسیدن به تعالی معنوی سفری را به سوی شرق که به گفته او سرچشمه نور و مهد عرفان و معنویت است برمیگزیند. البته این شرق مورد اشاره سرزمین و محدوده جغرافیایی خاصی را شامل نمیشود بلکه سرمنزل نور است.
مضمون این داستان قابل تطبیق با دیدگاههای عارفان و اندیشمندان ایرانی به ویژه خیام، عطار و مولوی است و میتوان به لحاظ محتوایی آن را برگرفته از کتاب مائدههای زمینی آندره ژید دانست. این اثر را منتقدان شخصیترین و پر رمز و رازترین یادگار هسه میدانند.
هرمان هسه" سفر به شرق" را در سال 1932 و در سن 55 سالگی نوشت و پس از آن گویی که بار خود را به مقصد رسانده، آسوده خاطر به استراحت پرداخت و به جز نگارش وصیتنامه پر حجم ادبی، فلسفی خود ـ " بازی مهره شیشهای"- و نوشتن چند داستان کوتاه و سرودن چند شعر کار مهم دیگری انجام نداد.
هرمان هسه «سفر به شرق» را در دوران اوج پختگی فکری و عرفاني به نگارش درآورد و انسانگرایی عرفانیاش را به بهترین شکل در اين اثر به نمايش گذاشت. اين كتاب بهخوبي نشان دهنده تحول فکری نویسنده و اندیشه تودهگراي اوست.
«سفر به شرق» ماجرای سیر و سلوک عرفانی- معرفتی ناموفق و روایت سفری ناتمام و نیمه کاره است که از زبان نويسنده كه نام مستعار «ه . ه» بر خود نهاده است، بیان روایت ميشود.
هسه به عنوان رهروي اصلی این سفر، همواره از تعارض دو قطب متضاد در وجودش رنج میبرد. از سويي دغدغه به دست آوردن یقینبخش را داشت و از سوی دیگر ناباوری و تردید به تمامي مسايل پيرامونش او را ميآزرد.
هسه در کتابش انجمنی را به تصویر میکشد که برای رسیدن به تعالی معنوی سفری را به سوی شرق که به گفته او سرچشمه نور و مهد عرفان و معنویت است برمیگزیند. البته این شرق مورد اشاره سرزمین و محدوده جغرافیایی خاصی را شامل نمیشود بلکه سرمنزل نور است.
مضمون این داستان قابل تطبیق با دیدگاههای عارفان و اندیشمندان ایرانی به ویژه خیام، عطار و مولوی است و میتوان به لحاظ محتوایی آن را برگرفته از کتاب مائدههای زمینی آندره ژید دانست. این اثر را منتقدان شخصیترین و پر رمز و رازترین یادگار هسه میدانند.
هرمان هسه" سفر به شرق" را در سال 1932 و در سن 55 سالگی نوشت و پس از آن گویی که بار خود را به مقصد رسانده، آسوده خاطر به استراحت پرداخت و به جز نگارش وصیتنامه پر حجم ادبی، فلسفی خود ـ " بازی مهره شیشهای"- و نوشتن چند داستان کوتاه و سرودن چند شعر کار مهم دیگری انجام نداد.
هرمان هسه «سفر به شرق» را در دوران اوج پختگی فکری و عرفاني به نگارش درآورد و انسانگرایی عرفانیاش را به بهترین شکل در اين اثر به نمايش گذاشت. اين كتاب بهخوبي نشان دهنده تحول فکری نویسنده و اندیشه تودهگراي اوست.
«سفر به شرق» ماجرای سیر و سلوک عرفانی- معرفتی ناموفق و روایت سفری ناتمام و نیمه کاره است که از زبان نويسنده كه نام مستعار «ه . ه» بر خود نهاده است، بیان روایت ميشود.
هسه به عنوان رهروي اصلی این سفر، همواره از تعارض دو قطب متضاد در وجودش رنج میبرد. از سويي دغدغه به دست آوردن یقینبخش را داشت و از سوی دیگر ناباوری و تردید به تمامي مسايل پيرامونش او را ميآزرد.
باسلام
پاسخحذفخیلی ممنون بابت بلاگ
بسیار پربار و پر محتوا می باشد